anti devil با سلام به وب سایت پیمان پرودایس خوش آمدید آخرین مطالب
نويسندگان دو شنبه 9 / 10برچسب:, :: 23:38 :: نويسنده : پیمان
خسته نباشید 2 پنجشنبه بیستم بهمن 1390 بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه پست قبلی با عنوان خسته نباشید! و همچنین مقتضیات پیش آمده خاص زمانی نکاتی چند را خدمت خوانندگان گرامی تقدیم می دارم: پس از آنکه جریان تبیین فراماسونری و به راه انداختن جریانات مرتبط با ظهور، جهان و علی الخصوص کشورهای خاورمیانه را فرا گرفت ، اینجا بود که دشمن می توانست افراد مدنظر خود را در راستای پروژه آخر الزمانی رو کند و همانطور که بیان شد افرادی همچون " احمد حسن الیمانی" را می بایست در همین راستا بررسی نمود. البته این اولینشان نبوده و آخرینشان هم نخواهد بود. در واقع جریان صهیونیزم جهانی در آستانه نظم نوین جهانی خویش نیاز به خانه تکانی داشت به عبارتی دیگر قرار بود اندیشه های شیطانی این شبکه خبیث از طریق دستگاه رسانه ای و غول پیکر صهیونیزم جهانی رنگ و لعابی عمومی گیرد و عرفان های نوظهور در واقع ادامه دهنده این مسیر بودند. سخن گفتن از عرفانهای نوظهور و آنچه در دکترین مهدویت "عبرتهای بنی اسرائیل برای ظهور" با عنوان آزمون افراد مستجاب الدعوه توسط حقیر تبیین شد در همین راستا بود، لیکن پرداختن به این مقوله بدون بیان چهار چوب های جریان صهیونیزم جهانی غیر ممکن می نمود و مخاطبان را دچار سردر گمی شدیدی می نمود. و در حالی که ریشه را باید در خانه تکانی جدید صهیونیستها جستجو می نمود.و به اشتراک بسیار زیاد این فرقه های نوظور اشاره می شد. مواردی همچون (اعتقاد به تناسخ،نگاه ایجابی به زندگی،انرژی هوشمند کیهانی و...). کلیپ های متعددی که در راستای معرفی ایلومیناتی ،فراماسونری و ... نیز که توسط غربی ها منتشر می شد عموما آدرس غلط می داد و یا به عبارتی بهتر باید گفت آدرس را نیمه کاره می داد و از عمیق شدن در موارد مطروحه پرهیز جدی می نمود. موارد در نمادگرایی (که البته اهمیت نیز دارد) می ماند و از علل شکل گیری چنین مفاهیمی در پس این نماد گرایی امتناع می شد. قطعا شروع این آدرس با خیابان نمادگرایی بود ولی انتهای آن به پلاک منجی نمی رسید و در این آدرس هماره کوچه و پس کوچه و پلاک غلط بود. مستند های موفقی همچون "ظهور" که بنده هیچ گاه نگاه صفر و صدی به آن نداشته ام و ندارم نیز دچار چنین نقیصه ای بودند. در واقع باید از طریق تبیین جبهه دشمن و بررسی مفاهیم و حدود و ثغور آن و رویش نهالی به نام دغدغه در وجود انسان به بررسی و واکاوی مبانی عمیق مذهب برحق تشیع و یگانه راه مقابله و مبارزه با صهیونیزم جهانی رسید.(طیف سخنرانی های حقیر از موضوع شیطان پرستی و فراماسونری تا شجره ملعونه و حقیقت ذوالقرنین ونیز کنار گذاشتن موضوع فراماسونری را در این راستا ببینید). اجازه دهید قدری در باره خانه تکانی های صهیونیستها صحبت کنیم. یکی از ویژگی های تئوری های نظام مند این است که هر از چند گاهی برای تغییر دکوراسیون خود ، خودشان چینش فکری را بر هم می زنند ، از نگاه یک غریبه و نا آشنا با آن فضای فکری ، این برهم ریختن یک نابسامانی است و از نگاه طراح آن ، نابسامانی گام اول برای چینش وسایل (بخوانید گزاره های فکری ) در دکوراسیون جدید است. برای نمونه در دهه چهل شمسی پس از آنکه شبکه صهیونیزم جهانی قدرت مرجعیت و جهاد تشیع را در 15 خرداد 42 دید بلا فاصله دست به تغییر دکراسیون زد و اسماعیل رائیین عامل ساواک مامور به نگارش کتابی به نام "فراموشخانه و فراماسونری در ایران" شد . هرچند پرداختن به رائیین خود مثنوی صد من کاغذ است لیکن قدری از اهداف پشت پرده آن را بازگو می کنم: 1- بوجود آوردن این انگاره در ذهن خوانندگان که سید جمال الدین اسد آبادی فراماسون بوده است!(این شبهه در قالب سه مقاله در سایت مصاف پاسخ داده شده است) : در واقع چنین بحثی که یک مرجع ،سید، استعمار ستیز خود می تواند عامل فراماسونری باشد این نگاه را دامن می زد که شاید امام خمینی نیز که در سال 42 مستقیم به جنگ با استکبار جهانی آمده است ، خود عامل فر اماسونری است ، سوژه ای که نهایتا در مقاله «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در ۱۹ دی ۱۳۵۶ با امضای احممد رشیدی مطلق نمود یافت. تا کید زیاد بنده بر این مطلب که صهیونیزم جهانی به دنبال مصادره تنها انقلاب پاک و الهی جهان است، در واقع احساس خطر در این زمینه بود، تحرکات مشکوکی که ساعت ورود حضرت امام را از 9:27:30 به 9:33 تغییر داد و مواردی دیگر که به دلیل ناشناخته بودن برای مسئولین در برخورد با آن واکنشی نشان ندادند و البته حق هم داشتند) ساعت ورود امام در روز شمار انقلاب جریان صهیون و صلیب کینه ای عجیب از امام دارد تاجایی که از بردن نام ایشان در میان ۷۲ تن از موثرترین افراد تاریخ جهان در ویکی پدیا خود داری کرده است . و حال آنکه در این میان تصاویر افراد موثری!!! همچون بن لادن/شارون/مایکل جردن/ پوتین و فاحشه ای مانند مرلین و ... مشهودند بهتر است بگوییم اینها خودشان هم قائل بر اینند که امام همه جوره با ایشان تفاوت داشت و یک سرو گردن که چه عرض کنم صد ها بار بالاتر و بلند تر بود و با زبان بی زبانی به الهی بودن این حرکت (انقلاب ایران) معترفند. در جایی که در میان افراد تاثیر گذار جهانی جای پیامبران الهی خالی است همان بهتر که اثری از ما نباشد. جا دارد در این اثنا بدلیل برخی سو برداشتها و بعضا غرض ها به بحث عددی مربوط به صهیونیستها هرچند کوتاه بپردازم: پزوهشگران عزیز مستحضر هستند صهیونیستها در حوزه نماد گرایی بسیار بسیار متحجر و در عین حال نسبتا دقیق هستند برای نمونه در حوزه اعداد : ایشان عدد 9 را فقط و فقط برای بیان ماه استفاده می کنند و در تاریخ هایشان همواره ماه نهم مقدس بوده است ، یکی از دلایل این تقدس از منظر زمانی زایش انسان نه ماه پس از انعقاد نطفه است. لذا در این میان ماه سپتامبر همواره مدنظر بوده است.گفتنی است اگر بخواهند تجمیع و ترکیب دو ماه را مدنظر قرار دهند استثنائا از عدد 13 استفاده می کنند و این نیز به رسم کهن یهودیان در سالهای 13 ماه ایشان باز می گردد(از آنجا که هر سه سال یک ماه بین سال قمری و شمسی فاصله می افتد در پایان هر سه سال یهودیان سال خود را 13 ماهه می کنند تا سال شمسی و قمری از هم فاصله نگیرند ) البته در موارد اندکی نیز عدد نه کار برد های دیگر هم دارد که قابل چشم پوشی و صرف نظر کردن است. عدد 11 برای بیان روز استفاده می شود و مضارب آن هم تنها طول دوره به روز را نشان می دهد برای نمونه بین 22 روزه و بیست و دومین روز تفاوت وجود دارد چراکه در اولی شروع زمان مهم نیست بلکه طول آن بازه زمانی مهم است ولی در مورد دوم شروع نیز مهم است برای مثال وقی ما می گوییم پانزدهم مهر ماه یعنی پانزده روز از اول مهر و شروع آن مهم است ولی وقتی می گوییم دوره نقاهت فلان بیماری 15 روزه است مهم نیست که از کی شروع شده بلکه طول بازه مهم است. نه اینکه حتما از ابتدای فلان ماه شمسی یا میلادی شروع شده باشد گفتنی است ، پژوهشگران جنگ های 22 روزه و 33 روزه را از این جهت بررسی می نمایند.(شروع مهم نیست بلکه طوال بازه زمانی مد نظر است) عدد 13 برای بیان مجموعه کار برد دارد ، غلی الخصوص در لژهای مرتبط با امریکا(13 برگ ، 13 میوه، 13تیر و...) عدد 33 به منظور نشان دادن عبور از خداست و آغاز دوره ای جدید. فلذا می بینید برای مثال 22 بهمن (ماه 11) هیچ نشان ماسونی نداشته بلکه هم روز و هم ماه آن عادی است ،سواستفاده از نا آگاهی برخی عزیزان فرصت را بدست برخی ایادی صهیونیزم می دهد تا به زعم خود بتوانند انقلاب ما را زیر سوال ببرند. ویا اینکه مثلا 11 آذر (روز 11 و ماه 9) با اینکه به لحاظ نمادین درست است ولی بازهم روزی از روز های خداست و انتظار اینکه در آن هیچ اتفاقی نیافتد غیر عقلانی است برای نمونه میرزا کوچک خان در چنین روزی در جنگل های خلخال در اثر سرما جان به جان آفرین تسلیم می کند و یا اینکه لابد باید تمام متولدین این روز را صهیونیست پنداشت. 2- انتقال قدرت از انگلیس به امریکا: نکته دیگری که در این کتاب مشهود است حملات به انگلیس است ، صهیونیزم جهانی پس از آنکه دیگر هیچ آبرویی برای انگلیس در مستعمره هایش نمانده بود ، تصمیم به خانه تکانی گرفتند و همه کاسه کوزه ها شکست و انگلیس که عمری در تمام مستعمره هایش فتنه کرده بود ، هدف هجمه های مستعمره نشینان قرار گرفت و امریکا منجی پنداشته شد.حضرت امام در همین راستا فرمودند هرچه فریاد دارید بر سر امریکا بزنید. 3- درگیر نمودن ذهن پژوهشگران: تشکیلات مخوف فراماسونری در ایران به یکباره در این کتاب لو می رود و در این کتاب دهها کلیشه از مدرک عضویت، سوگندنامه، دعوتنامه به مجالس و تصاویر ایرانیان فراماسونر ملبس به جامهٔ فراماسونها و نام صد ها تن از ایشان آورده شد.اطلاعاتی که در واقع به هیچ درد نمی خورد و تنها پژوهشگران را درگیر خود می کرد.و بهتر است بگوییم آن اطلاعات زمانی به درد می خورد که پرده از رفتار ایشان در آینده نیز بردارد نی اینکه فقط پرده از گذشته بردارد ، البته آنهم به صورت کاملا گزینشی! در عصر حاضر نیز به سبب تمام ظلم ها و ستم های جبهه صهیونیزم نیاز به یک خانه تکانی جهانی است، و امثال دیوید آیک مامور شدند نقش اسماعیل رائیین ها را ایفا نمایند. عزیزان مستند فراماسونری شبکه بی بی سی فارسی را که به قول خودشان برای اولین بار دوربین به داخل لژ می برد را در همین راستا تحلیل فرمایند. منتها این شبکه مخفی و مخوف در ایران طرفی نبست و تصمیم ایشان در راستای ماسونی معرفی نمودن یگانه انقلاب الهی در عصر حاضر یعنی "انقلاب 57 مردم ایران " به سبب هوشیاری مردم شریف ایران شکست خورد. لیکن تقلای ایشان کماکان ادامه دارد و تمام توان خود را (چه در داخل و چه در خارج) به کار گرفته اند تا این جنبش و جریان پرخروش مهدوی در ایران را منحرف نمایند. البته آفت هایی این جریان پویا را تهدید می کند که اهم آن عبارتند از: v عدم مطالعه عمیق دانش پژوهان و یا مطالعات تک بعدی در عرصه مهدویت و دشمن شناسی: متاسفانه برخی عزیزان با نیت پاک ، بدون مطالعه عمیق در این عرصه پر خطر پا می نهند و بعضا به دلیل عدم درک شرایط صحیح خود در این هیاهوی نبرد نرم ابزار دشمن می شوند v حضور پررنگ این جریان در فضای بی هویت سایبری: متاسفانه از آنجا که جریان دشمن شناسی و مهدویت در فضای سایبری پررنگ می نماید و جدای اینکه این امر را باید از نقاط قوتش دانست لیکن فضای اینترنتی به سبب مقتضیاتش خود می تواند خطری بزرگ محسوب شود . به عنوان نمونه مجهول و مجعول بودن هویت افراد و امکان سو استفاده فراوان از این فاکتور(ایجاد اختلاف در میان طرفداران پژوهشگران مختلف ، ایجاد شبهات بی پایه و بی اساس تا جایی که اگر پاسخ داده نشود شبهه قوت می گیرد و اگر پاسخ داده شود 24 ساعت در روز زمان پژوهشگران صرف این کار خواهد شد ، ایجاد بحث های بی نتیجه و وقت گیر برای انحراف جریان ناب پژوهشی و مواردی دیگر از این دست ) v بوجود آمدن فضای کثیف بی اخلاقی در میان برخی افراد: به نظر حقیر گام نهادن در عرصه مهدویت بدون رعایت اصلی ترین شرط چنین حضوری یعنی رعایت اخلاق ، در واقع گام نهادن در جبهه شیطان است. متاسفانه جو حسادت در میان برخی سایتها و وبلاگ ها که در این عرصه فعالند به وضوح مشهود است و این مسئله هیچ ربطی به آزادی بیان ندارد. مسابقه بر سر بالا رفتن بازدید و رنکینگ از هر طریق ممکن و تخریب سایت ها و تارنماهای دیگر ، توهین های مکرر در پوشش انتقاد ، ایجاد شبه های هدفمند و به جان هم انداختن کاربران اینترنتی ، همه و همه نمونه هایی از این دست هستند که خوانندگان عزیز خود نسبت به این موارد و مصادیق آن آگاهند (گفتنی است در یک پژوهش 3 ماهه توسط جنبش مصاف بر روی این افراد و شناسایی آی پی ایشان و دیگر موارد مربوط به رهگیری اینترنتی نتایج جالبی به دست آمد، به عنوان نمونه مدیر یک تارنمای نسبتا معروف در این عرصه با ثبت ، نام کاربری در یک تالار گفتگو به گمان خود با هویتی دیگر مشغول اختلاف افکنی است، که البته در صورت تکرار چنین رفتار هایی با وی و امثال او برخورد جدی خواهد شد). و یا اینکه سی دی های سخنرانی حقیر با وجود اعلام عدم رضایت بنده و حرام دانستن هرگونه درآمد از طریق فروش آن ، توسط برخی افراد معلوم الحال به فروش میرسد و جالب آنجاست برخی از آنها برای تولیداتشان کپی رایت نیز دارند!!! و یا اینکه صفحات متعددی در فیس بوک و کلوپ به نام بنده بوجود آمده اند که هیچ کدام متعلق به حقیر نیست. v سو استفاده از عدم اطلاع مسئولین از جریانات روز جهان: برخی نیز در این میان دست به کار حیرت آوری زده اند و با تماس های مکرر با برخی افراد موثر در این حوزه و ترغیب ایشان به یاد داشت مطلب خاص درفضای اینترنتی به دنبال مقاصد شوم خود هستند. و بعضا با دادن تحلیل های غلط به برخی مسئولین ایشان را سردر گم می نمایند. که البته این افراد انگشت شمار هستند و به حمد الله با آگاهی و همکاری دوستان عرصه مهدویت ساعتها سند و مدرک صوتی و تصویری و سوابق تاریک و بعضا مشکوک از فتنه انگیزی هایشان موجود است که در صورت ادامه رویه غلطشان و اثبات مغرض بودنشان در دست افراد ذیصلاح قرار خواهد گرفت. v نداشتن و نبود لیدر و راهبران پژوهشی: یکی دیگر از آفات این جریان نوپدید در کشورمان زیاد شدن و فراوانی منابع و افراد ایده پرداز است ، از یک سو این نقطه قوت است چراکه دشمن توان برخورد با این هجمه عظیم را ندارد و از طرفی دیگر می تواند موجب سردرگمی مخاطبان گردد. عزیزان ،برادران و خواهرانم ، فراموش نکنیم ما برای اعتلای این سخن گوهر بار پیامبر می جنگیم: "انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق" فلذا تمنا دارم در این عرصه همواره خداوند متعال را ناظر بر اعمال و حب و بغض هایمان ببینیم. جنبش مصاف متعلق به هیچ شخص حقیقی و یا حقوقی نیست بلکه متعلق به تمام عزیزانی است که در این راستا با هدف پاک مهدوی بدون هیچ چشم داشتی مشغول مبارزه هستند و ناگفته نماند در این سالها سوای موارد مشهودی که در عرصه مبارزه دیدید کارهای بسیار بزرگی نیز در عرصه پژوهشی صورت گرفته و طرح هایی علیه صهیونیستها و یارانشان در منطقه در حال اجراست که در سال های آینده شاهد نتایج آن خواهید بود و اعلام زود هنگام آن فعلا به صلاح نیست. جنبش مصاف همزمان با سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی مان ورود جدی در عرصه بین المللی را رسما اعلام می کند و صهیونیستها از این به بعد خود را برای ضربه خوردن بیرون مرزهای جمهوری اسلامی ایران آماده کنند. ادامه دارد..... به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت حجت(عج) که صد البته نزدیک است. علی اکبر رائفی پور پیوندهای روزانه
پيوندها
|
|||||
![]() |